۱۳۸۷ مهر ۲۳, سه‌شنبه

در شعر «تا صورت و پیوند جهان بود علی بود... منصوب به مولوی در ۸۰۰ سال پیش آنجا که شاعر می‌گوید جبریل که آمد به بر خالق یکتا / در پیش محمد شد و مقصود علی بود.
چون می‌فهمد که خواننده به احتمال زیاد از آن تعبیر کفر دارد سریع در بیت بعد می‌گوید این کفر نباشد سخن کفر نه این است.
حالا و در روزگار ما هم زویا زاکاریان در شعر من اگه خدا بودم شهر بم هرگز نمی‌لرزید... آنجا که می‌گوید صدای ظلم و بی‌رحمی ... باز هم همین موضوع رخ می‌دهد و می‌گوید اگه کفرِ کلام من یکی حرفی بگه بهتر...

دفتر آقای سبحانی


تابلوی تبلیغ دفتر آقای سبحانی که در حوالی خیابان سهروردی و شریعتی چند تایی نصب شده است

۱۳۸۷ مرداد ۱۷, پنجشنبه

کوپن مسابقه

تبلیغ کانادادرای در قبل از انقلاب
کوپن مسابقه ۱۱۱ امتیازی مخصوص نمایندگان تهران (پائیز ۲۵۳۶)


خودکشی دختر ملادیچ

آقای بهنود در اینجا در مقاله‌ای که در شهروند امروز چاپ شده است در انتهای مقاله مطلب جالبی نوشته است.

تا قصه تمام کنم، بگویم این کارادیچ دختر زیبا نازک بدن و نازک دلی داشت که در اوج فاجعه انسانی کشتار سارایوو، در حالی که شاگرد دانشگاه بلگراد بود و ادبیات می خواند خود را کشت. و این زمانی بود که صرب ها، پدر او را قهرمان و نیکلای ثالث [ثانی اش میلوسویچ بود] می خواندند.
اما من هرچه گشتم مطلب درباره دختر کارادزیچ نیافتم تنها چیزی که هست خودکشی «آنا ملادیچ» دختر «ملادیچ» فرمانده نظامی صربهای بوسنی است در اینجا و اینجا