۱۳۹۹ خرداد ۱, پنجشنبه

اَسِش نمی‌خوام بنویسم اصلاً


این روزها در فضای مجازی به کلماتی با املای عجیب مواجه می‌شویم. کلماتی مانند مسعول، جرعت، تعیید... این که نویسنده، املای درست کلمه را نمی‌داند یا جای حرف ـئـ را در صفحه کلید نمی‌یابد،‌ مهم نیست و قابل اغماض است اما وقتی در یک روزنامه مهم مانند سازندگی و در یک مقاله نوشتهٔ یک فرد اهل ادبیات به کلمهٔ «اصلن» برمی‌خوریم دیگر فاجعه است نه چیزی قابل اغماض.
وقتی خواندن و نوشتن می‌آموزیم و املای یک کلمه و معنی آن را یاد می‌گیریم در دفعات بعدیِ برخورد با آن کلمه با دیدن شکل کلی آن معنی را می‌فهمیم و از آن به سرعت می‌گذریم و دیگر به جای‌گیری درست تک‌تک حروف در کلمه دقت نمی‌کنیم. برای مثال اگر استنباط اسنتباط نوشته شود شاید متوجه نشویم. در همهٔ زبانها این موضوع صادق است. در انگلیسی هم اگر enough را enuogh بنویسیم خوانند متوجه نمی‌شود و از آن گذر می‌کند. حال اگر «اصلاً» را «اصلن» بنویسیم کمکی به خواننده نکرده‌ایم و او باید روی کلمه توقف کند و دقت کند معنای آن چیست!
اگر دغدغهٔ زبان فارسی در میان است و استدلال این است که در زبان فارسی تنوین وجود ندارد راه حل بهتر کاربرد برابرنهاد فارسی این کلمات است. معمولاً= بیشتر، اصلاً=هیچگاه، تقریباً=کمابیش.
استدلال نبود تنوین را می‌توان گسترش داد و گفت در زبان فارسی حرف «ص» نداریم پس بنویسیم:‌ «اسلن» بعد هم یکی دیگر می‌گوید من که در محاوره خیلی وقتها ل را هم به کار نمی‌برم پس بنویسم: «اَسَن» و هم‌میهنان اصفهانی هم می‌گویند: «وقتی من می‌گویم اَسِش چرا بنویسم اصلاً» و این هرج و مرج ادامه پیدا می‌کند و معلوم نیست به کجاها ختم می‌شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر